گـلابـــتون

که شاید..... کسی.... کمی همدرد ما باشد....

گـلابـــتون

که شاید..... کسی.... کمی همدرد ما باشد....

آناکارنینا

موضوع این است :فرض کن که زن داری و زنت را هم دوست داری و عاشق زن دیگری میشوی..- معذرت میخواهم، این حرف تو برای من درست به  همان اندازه عجیب و نامفهوم است که فرض کن وقتی اینجا (رستوران) خوب سیر شدیم، از کنار دکان نانوایی که رد می شویم یک نان قندی بدزدیم !

 

قسمتی از کتاب آناکارنینا   نویسنده : تولستوی

نظرات 3 + ارسال نظر
نگین 1390/11/14 ساعت 10:50 http://www.mininak.blogsky.com

جمله ی خیلی خیلی قشنگی و از کتاب انتخاب کردی

ف.قاف 1390/11/17 ساعت 00:34 http://fe-ghaaf.blogsky.com

مرسی جالب بود :)
سلام

سلام می خواستم برای نوشته ی قبلی کامنت بذارم ولی نشد....
همچنان بر شانه دارم بار غم های تو را /نه چرا عادت کنم من خالیِ جای تو را/ می کشانم در پی خورشید سرخِ هر غروب/ پشت قاب پنجره شوق تماشای تو را/...فرصت دیروزهایم رفته بر باد و هنوز/ ناگزیرم وعده ی امروز و فردای تو را....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد