گـلابـــتون

که شاید..... کسی.... کمی همدرد ما باشد....

گـلابـــتون

که شاید..... کسی.... کمی همدرد ما باشد....

حکایت ما

حکایت ما حکایت بیقراری مردمانیست که از پشت شیشه های غبارگرفته میخواهند خورشید را ببینند حکایت ما حکایت دوری از خورشید نیست ما از خودمان دور شدیم ...کاش یادمان نمیرفت نبودنت را ...

نظرات 3 + ارسال نظر
سعید 1389/11/21 ساعت 18:35

من خودم به شخصه عاشق پستهای پنجشنبتون هستم...
خیلی حال میکنم باهاشون...دست می ذارید اونجایی که ضمیر هر شخصی واقعا اذیت می شه از شنیدنش...
اجرتون با خود خودش که هیچ وقت خود خودت رو فراموش نمیکنه...

راست می گی از خودمون دور شدیم مشکل اینجاست...

حسین 1389/11/26 ساعت 15:05

با هاتون موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد