گـلابـــتون

که شاید..... کسی.... کمی همدرد ما باشد....

گـلابـــتون

که شاید..... کسی.... کمی همدرد ما باشد....

فرصت

چند تا چیز هست که خیلی دوسشون دارم مثل خونه آقاجون ,فیلم قبل از خواب و کتاب همیشه وهمیشه...

از چند تا چیز هم خیلی بدم میاد مثل خواب سرشب ,سیرابی برای شام وسرزنش همیشه وهمیشه.

یه چیزهایی هست که بهشون نیاز دارم مثل تنهایی وقتی غمگینم ,خواب وقتی خسته ام ,غذا وقتی گرسنه ام وخواهرم همیشه و همیشه.

با این حال گاهی ماهها خونه آقاجون نمیرم , فیلم تماشا نمیکنم ,کتاب گیرم نمیاد

سرشب میخوابم ,از کنار سیرابی فروشی رد میشم و سرزنش میشنوم و متاسفانه سرزنش هم میکنم...

همیشه خونه ما شلوغه , شبها با تمام خستگی خوابم نمیبره ,غذا از گلوم پایین نمیره, از خواهرم هم دورم....

اما مهم اینه که اگر یک ساعت به من فرصت بدین میتونم ظاهرم رو حفظ کنم و خودم رو شاد شاد نشون بدم.

نظرات 2 + ارسال نظر
ویکی 1389/10/23 ساعت 23:44 http://4tik5.mihanblog.com

سبک و استایلت منو کشته گلابتونم...!
همیشه و همیشه.
همین که بتونی خودتو شاد نشون بدی کم کم از درون هم شاد میشی.
کمکم از وانمود در میاد و میشه خودت.
شاد باش....!
که شاد باشیم همیشه و همیشه...!

یه وقتایی منم می دونم چه چیزای حالمو خوب می کنه اما به قول شاعر " هوای حوصله ام ابری ست" اینه که قیدشو می زنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد