ای که ندیده در دلمان نشستی ... تو که امان اهل زمینی ...تو که هستی تا گرفتاری واندوه از ما دور شود
دلگیر نشو اگر میبینی گاهی میخواهیم همه چیز را در این خانه ی دل جادهیم...ولی ته دلمان چیزی هست که شاید خیلی به چشم نیاید ...ما دوستت داریم ..
اگر عمری باشد ما هنوز سر قرارمان هستیم.. ,جمعه صبع الطلوع......
به سبک نوشته فرصت باید بگم...
همیشه همیشه بزرگترین ارزوم همینه،یه جمعه صبحی بشه و چشمامون به دیدنش متبرک بشه..
به نظر من اون مرد اون قدر متبرک و نورانی هست که خدا به حرمت دیدن اون هم از گناههای چشمامون بگذره...
اما حیف،که یادم میره پنجشنبه ها برای جمعه دعا کنم..جاشم یه جوری توی قلیم خالی... یکی هم نیست سرزنشم کنه...