باز جمعه ای دیگر رسید .. ومن با هزار خواهش چشم درچشم آسمان آمدنت را آرزو میکنم ..
و هـــی با خودم میگویم یعنی می شود؟ می دانم که می شود .. اما همیشه دلم می خواهد امتداد این نگاه بر صفحه جانم بنشیند و طعم شیرین تبسم چشم هایت را تا نفسی هست در کوچه پس کوچه های سرزمین تنهایی ام حس کنم ...
و ای کاش که می رسید...آن جمعه...ولی افسوس که شاید در آن روز باشکوه نباشم..